حس ناب خدایی ...

نترس،پرواز کن،آسمان بی انتهاست ... اما بترس از این بی انتهایی،بترس از رها شدن ...

حس ناب خدایی ...

نترس،پرواز کن،آسمان بی انتهاست ... اما بترس از این بی انتهایی،بترس از رها شدن ...

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

کلمات کلیدی

آخرین مطالب

  • ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۴۹ کتاب
  • ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۴۹ ترم 4

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

تعبد

شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۱۰ ق.ظ

در تعبدات کوه کندن از ما نخواسته اند،

سخت ترینشان نماز شب خواندن است

که در حقیقت تغییر وقت خواب است نه بی خوابی.

بلکه نیم ساعت زودتر بخواب تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی.

آیا می ترسی اگر بیدار شوی ، دیگر خوابت نبرد؟

اگر خواب بمانی در خواب هم ممکن است بمیری

خوشا به حال ...

۹۲/۰۶/۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
گلبرگ

نظرات  (۲)

سلام عزیزم. جواب کامنت آخرتون رو تو وبم  تو همون پست دادم.
پاسخ:
سلام
ممنون
همین الآن اومدم!:)
سلام دوست من سپاس از حضورت.
درمورد سوالت درباره پستم باید بگم من در اون حدی نیستم که بخوام روی نوشته های یه نوسنده معروف نظر کارشناسی بدم. درجواب کامنت قبلی هم گفتم به یه تعبیر نه کاملا صدردرصد...و اینکه یه قسمتی از یه بخش کتاب یا در واقع عصاره اون بخشه.یعنی باید دقیق اون بخش خونده بشه تا منظور نویسنده معلوم بشه. وبنظر خودم منظور نویسنده بابت اختلاف  نظرات و عقاید نیست.من خودم تا اونجاییکه از ش فهمیدم میتونم بگم که دوست داشتن به وسعت دریاست و مشمول خیلی ها میتونه میشه . وقتی دوست داشتن حاصل از شناخت بیشتر نسبت به یکی اتفاق بیوفته باعث بیشتر دوست داشتن و بیشتر وبیشتر دوست داشتن میشه و به یک اتفاق یا به مرور تبدیل به عشق میشه و عشق این عالم ماده چیزیه درش وصال مفهومی نداره یعنی اگه به وصال بکشه تابع تعلقات و وظایف  و مسئولیت ها میشه و به مرور جاشو به عادت و کنار هم بودن میده  و اگه به وصال نینجامه در عین اینکه روز بروز عمیقتر میشه ولی دردش هم بیشتر میشه و تا عمق وجود آدمی رخنه میکنه و اینجاست که لحظه به لحظه در هر "آن" زندگی حضور پیدامیکنه واگه انسان موجود دوراندیشی باشه فکر به پایان، آزارش میده و اینکه اگه این دوست ، از جایگاه یک دوست ، به یک همدم ومحبوب تبدیل بشه چقدر به هر دو آسیب میزنه برای همین جرات دوست داشتن از آدم گرفته میشه...
پاسخ:
سلام ...
ممنونم از جواب به این خوبی ... خدایی حال کردم ...
اما تقریبا آخراشو متوجه نشدم
راستی میشه اون کتاب و نویسنده رو معرفی کنی ؟؟؟
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی