بیاموزم باید زندگی را!
به نام او که مرا افرید از عدم و خودم دلیلش را نمیدانم و باید فعلا این بار ابهام را به دوش بکشم و تنهای تنها تا مقصد هستی برانم!
بعد از کنکور، باید شروع کنم زندگی یاد بگیرم!
یعنی این 18 سال زندگیم باد فنا بود و من هیچی بلد نیستم الآن!
18 ساله که تحت تاثیر جوهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و درسی و ... هستم و تصمیماتم بر همین اساس بوده!
حیف واقعا حیف!
باید تغییر کنم .... یاد بگیرم ..... زندگی کنم!
نمیدونم درسته یا نه ولی فعلا از جهت گیری های مذهبی به شدت دور شدم ==> خودم خواستم!
ذهن من هیچی نداره تو خودش، تمیزه تمیزه.
با دیدن و شنیدن یا حتی خوندن یه متن قبولش میکنم و برام میشه دغدغه ی ذهنی!
باید خالی شم از پر!
و ریاضی هم خیلی به عقلم کمک میکنه تا به جایی برسم که "دل=عقل" بشه ...
البته این حرف هم خودش یک نوع جوگیری و جهت گیربیه!
چه قدر از خودم بدم میاد ...
چه قدر بی خاصیتم ...
باید تغییر کنم، اینطوری نمیشه!
.
راستى خوبى خانوم؟
یه مدت دورتر بودم، ولى خوشحالم که شما بودى و هستى :)
ان شاءالله موفق و مؤید باشى و حق پشت و پناه ت...