حس ناب خدایی ...

نترس،پرواز کن،آسمان بی انتهاست ... اما بترس از این بی انتهایی،بترس از رها شدن ...

حس ناب خدایی ...

نترس،پرواز کن،آسمان بی انتهاست ... اما بترس از این بی انتهایی،بترس از رها شدن ...

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

کلمات کلیدی

آخرین مطالب

  • ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۴۹ کتاب
  • ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۴۹ ترم 4

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

درس سخت،دید خاص...

جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۱۲ ب.ظ

بعضی درسا هستن که خیلی سختن ...

اما بیخود سخت نیستن که

وقتی بفهمیشون دید خاصی بهت میدن ... کلا جهان رو یه جور دیگه میبینی!

مثل هندسه! یعنی یه درس محشر!

استاد هندسه و گسسته م،آقای منصف شکری، میشه گفت بهترین استاد هندسه و گسسته تو ایران الآن این دید رو دارن ...

سوای معایبی که دارن واقعا استادن!


یه آدم خاص با یه درک خاص با یه ادبیات خاص با یه آرامش خاص ... حتی نگاه کردنشون هم خاصه!

(میخوام روانشناسی بخونم برم روان این انسان رو بکاوم! )


میخواستم عکسشون رو با یکی از دکلمه هایی که خونده بودن رو بذارم تو وبم متاسفانه نتونستم اگه شد میذارم حتما!


کلا یه آدمه با دو تا چشم بقیه ش کلا استعداده!

خودشم از اون آدما که بروز نمیدن نمیدن یکهو میبینی طرف شده علامه دهر!

خودش رشتیه ولی ما که ترکی حرف میزنیم میفهمه ! برا همینم کلا تو کلاسشون نمیتونیم حرف بزنیم !!! تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

ما هم خواستیم عرض ارادتی بکنیم بسی خاص به این استاد خاص! تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید


شاید در پس این سیاهی ات باشد کسی بی ابهام و الایش

چون تو نور را دیده ای

و مثل گلبرگی میمانی که با گذر هر شبنمی سر خم کردی

و قول دادی تا نا پیدا کران را در رگ هایت نمایان سازی

نجوای قدم های باران اشک را مهمان دلت میکند

اما تو میدانی که رقصیدن در پاییز زیباست...

و اکنون است که باران فزونی روشنی ات را به دنبال دارد.


و نمیدانم چه طور است این عجیب ترین حس آدمی که به سر درون را میتواند هر لحظه به کاغذ آورد!


+ خدایا! کاش میشد فقط با قلب زندگی کرد

کاش میشد بدون اینکه سیاستی را بدانی زندگی کنی

کاش دور بودم از همهمه ی اهل زمین 

خسته ام از آدم هاو حرف هایشان!

تنهای میان همه آدم ها و حرف هایشان!

هیچ کدام برایم اشنا نیستند نه آدم ها، نه حرف هایشان!

+ میدونم یکم حرفایی که برای استادم تو متن سبز نوشتم ابهام داره

هر کی خواست بدونه در گوشش میگم میدونین که اینجا امن نیست!

۹۲/۱۱/۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰
گلبرگ

نظرات  (۳)

سلام عزیزم خوبی خانووووم ای بی معرفت نیومدید دیگه!! ایجونم البته الان حتما فشرده داری آماده میشی واسه ی کنکور..
دبیر هندسه چقدر جالب...باید آدم جالبی باشن منم بعضیارو دیدم که دقیقا اینطوری بودن مهندسه اما عاشق شعره وحتی شاعر ...وکیله اما اهل شعرو..خوبه
ماشاءالله زبانشم خوبه که!!!متنات زیبا بود..ممنون
پاسخ:
سلام علیکم

به قول بابام من که نعمت تنبلی رو دارم ولی تو خیلی با معرفتی :**

راستش چند بار اومدم دیدم پست جدیدی نذاشتی خو من چی کار کنم ؟ :(

آره فشرده ... دارم خسته میشم دیگه ...

خواهش میکنم قابلی نداشت ;)

سلام عزیزم

ببخش دیر خدمت رسیدم

فاطمه چقدر این حرفایی که میزنی برای من بوی اشنایی میده و همزاد بودن...البته نه همیشه متاسفانه

فقط نگو که ان نوشته ی سبز رنگ از خودته؟

کلک خودت نوشتی؟؟

اگه خودت نوشتی حتما بیابهم خبر بده

مرسی

 

پاسخ:
سلام آبجی
خواهش میکنم

چرا نه همیشه ؟!

باشه نمیگم خودم نوشتم اصن افکارم نوشتن! :D
جالب! استاد هندسه و گسسته و دکلمه و شعر؟
خووبه.

تو متن یه کلمه آشنا دیدم! از لحاظ دیتکتِ اسمم ;)

راستى من چرا نمیدونستم ترک هستید؟ چه جالب! کجا؟ ساکنِ کجا؟
پاسخ:
سلام نجوا جونم
آره خیلی جالب و البت خوبه!

چه طور؟ساکن تبریز اهل اهر! :)
شماام؟؟؟ راستشو بگو :D

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی