نگرانی من
پریشب خواب دیدم تو یه عروسیم البته نمیدونم عروسی کی بود! خیلی خوش گذشت یکی والیبال بازی میکرد یکی میرقصید یکی داد میزد ... یکی از دوستامو دیدم یه دوستی داشتم اول دبیرستان که اگه اسمشو بگم خیلی میشناسنش اما نمیگم! دیدم با دوس پسرش ازدواج کرده و بارداره! اصلا باورم نمیشد! البته بعد اینکه فهمیدم با کسی دوسته کلا قطع رابطه کردیم!خخخ مث اینکه نامزدم بودش هی اس میداد فاطمه دلم برات خیلی تنگ شده چرا جواب نمیدی؟؟ منم حالم به هم میخورد! دست خودم نیس فقط نسبت به یه سری از آدما حس خوبی دارم و از بقیه حالم به هم میخوره! حالم به هم میخوره به معنای واقعی!حتی دلم نمیخواد اسمشونو بشنوم! بعضیا با دلیل بعضیا هم خیلی بی دلیل!!!
همون شب تو خواب دیدم بابا داره میره تهران و من خیلی خیلی ناراحتم! طوری که انگار بابا داره میره بمیره!!! امروز واقعی باباو مامان رفتن قصر شیرین گور به گور شده! اه خدایا چی میشد ما اینجا یه درآمد درست حسابی داشته باشی هی بابا مجبور نشه بره اونجا ؟؟؟ من نگرانشم خیلی نگرانشم خدایا بابامو نگهش دار! 4 دقعه تو خواب دیدیم بابام مرده تو خواب داشتم سکته میزدم پاشدم فقط گریه کردم! 2 بارم دیدم مامانم مرده تو خواب سکته زدم کلا پانشدم!!! خدایا اینا چه کابوسایین من میبینم؟؟ خدایا نگیرشون ازم ... سخته!
خدایا کی کتاب زندگی من بسته میشه؟! نمیخوام تو یه خونه متروکه ببندیش میخوام سبز سبز بسته شه! کمکم کن ...
+الآن آیور میگه چه دختر مامانی ای! هههه! من برا اینکه مادرو پدرم برام قابل احترام باشن ازشون تو ذهنم کسایی ساختم که بتونم دوسشون داشته باشم وقتی هم این کارو میکنم دوست داشتن خودش میاد بدون حد و حصر!
+میناام میگه ... اصلا نمیگم ریا میشه! خخخ