حس ناب خدایی ...

نترس،پرواز کن،آسمان بی انتهاست ... اما بترس از این بی انتهایی،بترس از رها شدن ...

حس ناب خدایی ...

نترس،پرواز کن،آسمان بی انتهاست ... اما بترس از این بی انتهایی،بترس از رها شدن ...

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

کلمات کلیدی

آخرین مطالب

  • ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۴۹ کتاب
  • ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۴۹ ترم 4

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

وقتایی هست ...

يكشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۳:۳۴ ق.ظ

وقتایی هست که میفهمی اطرافیانت چه قدر بیشعورند!

بوخودا 

بابا من به این زهرا و ریحانه هی میگم شبا زود بخوابین،چراغو خاموش کنین،سرو صدا نکنین! اما در کمال تعجب زهرا کم مونده منو بخوره و ریحانه هم بهش برمیخوره!!!!!!! عجبا بعدش میگن تو خواب حرف میزنی و حتی از این موضوع ترس هم دارن.شب جمعه بود که من شنبه امتحان شیمی داشتم و تقریبا هیچی بارم نبود از شیمی! مخصوصا فصل 7.بعد اینا دوباره شب بیدار بودن. صبح که پاشدم ریحانه میگه فاطمه داشتی تو خواب حرف میزدی من و زهرا خیلی ترسیدیم! ساعت 5 هم که برا نماز بیدار شده بودم دیدم زهرا بیداره و هی میگه فاطمه بیداری؟فاطمه بیداری؟!این سوالو ریحانه و زهرا خیلی ازم میپرسن و من واقعا ناراحت میشم از این سوالشون!صبح که ریحانه ام پا شد،زهرا میگه: ریحانه خواب بودی،فاطمه برا نماز بیدار شد توام که خواب بودی هی میترسیدم!!! مگه دست خودمه آخه؟! :(( بچه ها اگه کسی تو خونه یا جایی که دارین زندگی میکنین تو خواب حرف بزنه چی کار میکنین؟! الآن رفتم نت سرچ کردم نوشته بود حرف زدن مشکلی نداره اما اگه طرف شبگردی کنه باید به روانپزشک مراجعه کنه!میخوام ازشون بپرسم من تو خواب راهم میرم یانه؟ اگه اینطوری باشه باید به این فکر باشم که برگردم تبریز! چون خواب یه مسئله ی مهمیه و رو سلامت تاثیر داره! باید فکر سلامتم باشم چون فکر نکردن به این موضوع ظلم به خود و گناهه!توتبریز حداقل شرایطی وجود داره که من بهداشت خوابم رو رعایت کنم!

وقتایی هست دلم میخوام تو اتاق تنها باشم،اما متاسفانه هیچ جااای خوابگاه نمیتونم تنها باشم!! من میخوام درس بخونم و وقتی وارد اتاقم میشم استراحت کنم.مثلا یه آشپزی مختصر یه خواب آروم یا خوندن کتاب یا یکم ارامش داشتن! اما نمیشه. کاش واقعا درکم میکردن.فک کنم امشب کلا نخوابم.ساعت نزدیک چهاره صبحه!فردا هم قراره بریم تالار وحد برا مرتضی پاشایی بعدشم مبانی دارم 3 ساعت!

خدایا کمکم کن ... خدایا چه قدر من این عبارت رو تکرار کنم؟؟؟؟

خواهش میکنم،التماست میکنم دستمو ول نکن! من دوسِت دارم،بدون تو نابود میشم ....

۹۳/۰۸/۲۵ موافقین ۲ مخالفین ۰
گلبرگ

نظرات  (۵)

۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۷:۵۲ یک عدد بانو ...
اه چه اعصاب خورد کن!!!
خب معلومه تا وقتی چراغ تو صورت باشه و بخوابی خوابت بهم میریزه و تو خواب حرف میزنی و.....
منطق!
:/
پاسخ:
اینو اینا باید بفهمن که متاسفانه نمیفهمن!
با جمله خوبی شروع نکردین ولی خواننده رو جذب میکنه
خواب بهترین غار تنهایی
و شکارگاه آرزوهاست
حق هرکسیست که خواب مناسبی داشته باشد
پاسخ:
اون لحظه که اینو مینوشتم به فکر خوب شروع کردن و خوب نوشتن نبودم! فقط میخواستم خالی شم ... :(
اخ اخ 
پ چقدر زندگی دانشجویی سخته!!
من باشم سعی میکنم یه جایی قبول شم که خونه خودمو داشت باشم 
مث شیراز 
پاسخ:
این درسته! اما تهران درس خوندنم بالاخره با جاهای دیگه فرق داره!
سختی هایی هم داره! سختی هاش اعصاب آدمو خورد میکنن به تمام معنا!
ما یه ساختمون۴طبقه داریم، هر طبقه۴تا سوئیت،هر سوئیت۲تا اتاق خاب و به حال و آشپزخونه و سرویس. ببین خیلی جدی بشینین با هم حرف بزنین و "قانون" بذارین یه طوری که هیشکی تخلف نکنه تا منافع همه حفظ شه و همه راضی باشن
پاسخ:
زینب اینا آدم نیستن ... هیچی نمیفهمن
ریحانه مخصوصا! میگه خاموشی نداریم فقط سکوت داریم! انقد بیسواده! همه جا نوشته شده موقع خواب باید چراغا خاموش باشن این از خودش فتوا صادر میکنه!!!

سلام

فاطمه میدونی؟! ما کلی قانون داریم توو سوئیتمون! مثلا اینکه وقتی حموم رفتیم حتما باید توری شو خالی کنیم یا مثلا بعد از شستن ظرفامون حتما از رو آبکش برشون داریم، توو سینک دندون نشوریم و... یکیشم اینه که شب ساعت ۱۱به بعد حق با اوناایه که میخان بخابن و بقیه باید تسلیم شن و چراغو خاموش کنن ،راس ساعت ۱۱کسایی که میخان درس بخونن و.. میرن توو حال یا مثلا سالن مطالعه،این طوری مشکلاتمون به حداقل میرسه

پیشنهاد میکنم به سری قانون برا اتاقتون دعریف کنین‎:)‎

پاسخ:
سوئیت چیه؟
تو این ساختمونی که ما هستیم 4 طبقه ست،هر طبقه هم فک کنم 26 تا اتاق باشه! مال شما چطوره؟
ما کل ساختمونمون یه حموم داریم که اونم طبقه همکفه و ترم اولی ها طبقه چهارمن
ساختمونای ارشد و دکتری فرق داره ولی.
دیشب بچه ها سه تاشون تو گوشیا و لپتاپاشون بودن،چراغارو خاموش کردم. (ساعت12) به شوخی گفتم هرکی چراغو روشن کنه خره!:P ریحانه پاشد خیلی جدی روشنش کرد و به کارش ادامه داد! 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی