بعضی درسا هستن که خیلی سختن ...
اما بیخود سخت نیستن که
وقتی بفهمیشون دید خاصی بهت میدن ... کلا جهان رو یه جور دیگه میبینی!
مثل هندسه! یعنی یه درس محشر!
استاد هندسه و گسسته م،آقای منصف شکری، میشه گفت بهترین استاد هندسه و گسسته تو ایران الآن این دید رو دارن ...
سوای معایبی که دارن واقعا استادن!
یه آدم خاص با یه درک خاص با یه ادبیات خاص با یه آرامش خاص ... حتی نگاه کردنشون هم خاصه!
(میخوام روانشناسی بخونم برم روان این انسان رو بکاوم! )
میخواستم عکسشون رو با یکی از دکلمه هایی که خونده بودن رو بذارم تو وبم متاسفانه نتونستم اگه شد میذارم حتما!
کلا یه آدمه با دو تا چشم بقیه ش کلا استعداده!
خودشم از اون آدما که بروز نمیدن نمیدن یکهو میبینی طرف شده علامه دهر!
خودش رشتیه ولی ما که ترکی حرف میزنیم میفهمه ! برا همینم کلا تو کلاسشون نمیتونیم حرف بزنیم !!! 
ما هم خواستیم عرض ارادتی بکنیم بسی خاص به این استاد خاص! 
شاید در پس این سیاهی ات باشد کسی بی ابهام و الایش
چون تو نور را دیده ای
و مثل گلبرگی میمانی که با گذر هر شبنمی سر خم کردی
و قول دادی تا نا پیدا کران را در رگ هایت نمایان سازی
نجوای قدم های باران اشک را مهمان دلت میکند
اما تو میدانی که رقصیدن در پاییز زیباست...
و اکنون است که باران فزونی روشنی ات را به دنبال دارد.
و نمیدانم چه طور است این عجیب ترین حس آدمی که به سر درون را میتواند هر لحظه به کاغذ آورد!
+ خدایا! کاش میشد فقط با قلب زندگی کرد
کاش میشد بدون اینکه سیاستی را بدانی زندگی کنی
کاش دور بودم از همهمه ی اهل زمین
خسته ام از آدم هاو حرف هایشان!
تنهای میان همه آدم ها و حرف هایشان!
هیچ کدام برایم اشنا نیستند نه آدم ها، نه حرف هایشان!
+ میدونم یکم حرفایی که برای استادم تو متن سبز نوشتم ابهام داره
هر کی خواست بدونه در گوشش میگم میدونین که اینجا امن نیست!