همین الآن کلاغا به صورت دسته جمعی یک صدای ناهنجاری نزدیک خوابگاه ایجاد کردن ....
زهرا میگه:"نمیشه با ایما و اشاره با هم حرف بزنید؟؟؟ همش غریزه؟؟؟ شعور ندارین؟!"
طبقه بندی موضوعی
-
نکته های زندگیم
(۱۸) -
سوالام با جواباشون
(۷) -
خاطراتم
(۱۰) -
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش...
(۱۵) -
موقعیت جدید من
(۲۳) -
روش خوندن فیزیک
(۱)
بایگانی
- خرداد ۱۳۹۵ (۱)
- فروردين ۱۳۹۵ (۲)
- اسفند ۱۳۹۴ (۵)
- بهمن ۱۳۹۴ (۷)
- دی ۱۳۹۴ (۳)
- آذر ۱۳۹۴ (۶)
- آبان ۱۳۹۴ (۵)
- مهر ۱۳۹۴ (۱)
- شهریور ۱۳۹۴ (۲)
- مرداد ۱۳۹۴ (۵)
- تیر ۱۳۹۴ (۵)
- خرداد ۱۳۹۴ (۱۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۵)
- فروردين ۱۳۹۴ (۹)
- اسفند ۱۳۹۳ (۱۲)
- بهمن ۱۳۹۳ (۶)
- دی ۱۳۹۳ (۱۵)
- آذر ۱۳۹۳ (۱۸)
- آبان ۱۳۹۳ (۱۳)
- مهر ۱۳۹۳ (۲۶)
- شهریور ۱۳۹۳ (۱۰)
- مرداد ۱۳۹۳ (۴)
- خرداد ۱۳۹۳ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۱)
- فروردين ۱۳۹۳ (۲)
- اسفند ۱۳۹۲ (۳)
- بهمن ۱۳۹۲ (۸)
- دی ۱۳۹۲ (۴)
- آذر ۱۳۹۲ (۳)
- آبان ۱۳۹۲ (۲)
- مهر ۱۳۹۲ (۶)
- شهریور ۱۳۹۲ (۹)
- مرداد ۱۳۹۲ (۱۹)
آخرین مطالب
- ۲۰ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۵۲ وقتی از دور خودمو نگا میکنم ...
- ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۴۹ کتاب
- ۰۲ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۴۰ خانه سالمندان
- ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۴۱ خانم شهافر
- ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۰۶ عذاب وجدان
- ۰۹ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۰۹ خاطرات دانشجویی از نوع خوابگاهی
- ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۱۸ دغدغه
- ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۴۹ ترم 4
- ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۲۲ حس خوبی ندارم
- ۲۸ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۱۸ زندگی علمه
محبوب ترین مطالب
- ۲۲ آذر ۹۴ ، ۰۲:۰۰ ارتفاع
- ۳۰ آذر ۹۳ ، ۲۲:۵۲ اشک مداوم
- ۰۴ آذر ۹۴ ، ۱۷:۵۴ انسان کامل
- ۰۳ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۰۸ ناراحتم،خیلی!
- ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۳:۱۵ همش غریزه؟؟؟ شعورم دارین؟؟
- ۱۰ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۳۱ علی یعنی ...
- ۱۶ دی ۹۳ ، ۲۳:۱۴ ته ته دلم
- ۱۱ آذر ۹۴ ، ۰۲:۱۱ یقین
- ۰۸ دی ۹۴ ، ۱۰:۱۶ اول باید نیت درست باشه
- ۰۴ آذر ۹۳ ، ۰۹:۳۵ یه بوس بده :D
مطالب پربحث‌تر
- ۹۲/۱۲/۱۰من و دوستی!
- ۹۲/۰۶/۰۶الهام...
- ۹۳/۰۷/۲۰گرون باش
- ۹۳/۰۶/۱۴نگرانی من
- ۹۳/۰۳/۰۶آرامش
- ۹۳/۰۵/۲۷این چه زندگی ایه؟
- ۹۲/۰۵/۰۵مناجات
- ۹۳/۰۵/۲۶شروع میکنم
- ۹۳/۰۲/۱۰جبهه میگیرم
- ۹۳/۰۶/۰۵دست خودم نیست
خدایا مامانم،بابام،فائزه(خواهرم) و مینا(دوستم)رو هیچ وقت ازم نگیر ...
باباو فائزه و مینا مثل اینه هستن برام ... من خودمو میبینم با اینا!هم خوبی هامو میبینم هم کاستی هام ...
مامانم اما جنسش فرق داره ... مامانم انتهای انبساطه!
یه عده هایی هستن که خر هستن ...
مثلا استادی که زیاد درس بده و تند تند درس بده تا زیاد درس بده خر است ....
مثلا کسی که از عشق بگه خر است ....
مثلا این فاطمه ی هم اتاقی من که ترم بعد میخواد برگرده بابل خر است ...
مثلا کسی که وقتی شوخی میکنی جدی میگیره خر است ...
مثلا این دخترایی که عین مگس دور مودم جمع میشن که این مدم دقیقا بالای دیوار روبه رویی اتاق ماست و ویز ویز میکنند،خر است ....
همین دیگه!
با زن عمو اینا رفته بودیم نخجوان وقتی تو هتل بودیم یادم نیس رادیاتورمون خراب بود یا چی که یکی از مهماندارهارو گفتیم بیاد
عاغا این اومد ... وایستاده بود همش گیج میزد! آخرش مامانم صداش در اومد گفت عاغا نمیخوای درستش کنی؟!برگش گف خواهر من شما چادرو کردین سرتون روتونم برگردوندین اون طرف آدم هیچ سوالی ازتون نمیتونه بپرسه ..... چه قدر سرش خندیدیم .... اما تو کشور خودمون یک مرد با بی شرمی حتی به یک چادری هم اهانت میکنه .... حیا چیست؟!
اسلام یعنی جلو نفستو بگیری .... همین!
دریافتچطوره که یه نفر از زیارت لذت میبره اما از مطرح کردن یه موضوع عقلانی فرار میکنه!
خدایا من خود خود توام ....
وقتی سر نماز من با زبون خودم با تو حرف میزنم و با همون زبون خودم جواب تورو میشنوم ...
یعنی من خودِ خودِ توام !
مگه میشه قطره از دریا مسثنی باشه ؟!
قطره و دریا یکین .... مگه میشه یکی نباشن ... خدایا من خودِ خودِ توام!
وقتی کارات و افکارت و شخصیتت و خودسازی ت و عبادتت برا خدا نباشه قطعا برا هر کدوم دلیل خاصی داری ...
این وحدت رو از تو میگیره و دچار چندگانگی میشی .... آرامشت از بین میره ...
پس قطره مال دریاست ... قطره از لحاظ شیمیایی با دریا یکیه .... یعنی ما قبلِ به وحدت پیوستن هم خودِخودِ خداییم ...
اما مگه ویژگیای دریا با ویژگیای قطره یکیه؟!
هم از لحاظ فیزیکی هم معنوی ...
خدایا ببخشمون !
به دو لغت فیزیکی و شیمیایی هریک در جای خود توجه شود! با تشکر
از لحاظ فیزیکی منظورم اینه:
هرچیزی در حد نانو خصوصیاتش تغییر میکنه ... پس هرچیزی در حد ترا هم خصوصیات دیگه ای داره ...