عاغا من به یه نتیجه ای رسیدم!
وقتی من خودم معروف و منکر رو نمیشناسم چطور به خودم حق میدم امر به معروف کنم و نهی از منکر کنم؟!
ساده ترین حالتش اینه که وقتی من با مانتو بیرون میرم حق ندارم کسی رو به خاطر حجابش نصیحت کنم!حتی اگه سعی کنم حجابم کامل باشه
به طور کلی وقتی من از دینم حجاب بشناسم حق ندارم از بی حجابی حرص بخورم ...
وقتی نشستم پشت کیبورد و با دیدن عکس یک آفریقایی ناراحت میشم یا حتی گریه م میگیره این دلسوزی به درد گورزیلا هم نمیخوره!
زندگی کردن برای خودت یعنی بی خودی مهربون باشی،دلت بسوزه .... بیخودی مهربون بودن یعنی فقط مهربون باشی و کاری برا بقیه انجام ندی!
تو پرانتز بگم این کمک کردن ها باید در حیطه ای که اسلام گفته شده باشه .... یعنی مجازیم کسایی که بهمون محرم اند رو کمک برسونیم ...
والله تازگیا یک چیزایی میبینم که نگم بهتره ...
خوش بین باش اما محتاط!
مهربون باش اما محتاط!
کمک کن اما محتاطانه!