عاغا من هیچ وقت کاری رو که خودم بخوام انجام بدمو نباید انجام بدم!
هروقت یه برنامه ای داشته باشم اولین تصمیم که به ذهنم میاد رو نباید انجام بدم!
تازه بعد اینکه با مامان و بابام حرف میزنم و مشورت میکنم میفهمم که خیلی از جنبه هارو در نظر نگرفتم!حتی وقتایی که همه جنبه هارو در نظر بگیرم متوجه میشم به روش های دیگه فکر نکردم!
امروز قرار شد بریم ونک یه پاساژ هس نمایندگی مارکای مختلف گوشی و لپ تاپ و تبلت و ... داره!تبلت دوستم و لپ تاپ من!
داخل شدیم طرف گف که فلان مشکلو داره یکم بگذره اینطوری میشه و .... بعد منم همینطوری لپ تاپ و برداشتم و اومدم بیرون و یه تشکر کردم!
آخه زنگ زدم بابام گفت میدیم مهدی یا محمد میبرن اونجاها که تو رفتی قیمتاش بالاتره!مهدی و محمد پسرعموهامن که تهران زندگی میکنن!
بعدشم رفتیم پارک ملت یکم دور زدیم و بعدشم برگشتیم دانشگاه! تو این پارک ملت هم یه عده بی فرهنگ جمع شدن هرکاری دلشون میخواد انجام میدن! داشتیم راه میرفتیم یهو دیدیم یه پسرو دختر به طور ناگهانی(!) وارد عمل شدن!!! یه پسره و دختره هم لب حوض نشسته بودن پسره هی دستشو مینداخت دور گردن دختره و دختررو به خوش نزدیک میکرد!!دوستم نامردی نکرد ازشون عکس انداخت از پشت!!(خدایا بیامرز مارو!) دوستم میگه اینا که خوبن تو پارک ساعی قشنگ یک ربع تو عملن!!
متاسفم برا خودمون! متاسفم ... اگه اینکارا نشانه روشنفکری باشه واقعا متاسفم ... تو جمع عمومی، بین کلی درخت، تو طبیعتی که آدمو یاد خدا میندازه میاین و گند میزنین تو بکر بودن طبیعت!