توبه
شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۵۳ ب.ظ
گفتش :
" حس میکردم از دنیا بریدم،حس میکردم از همه چی از عالم و آدم زده شدم، حس میکردم جسممو نمیخوام ....
ولی حس من حس آرزوی مرگ نبود .... حس میکردم تو اون لحظه جسمم میخواد که توبه کنم! "
چه قدر جمله ی قشنگی گفت ...
هنوز تو کفشم، امشب جسم من هم نا آرومه میخواد استغفار کنم ،میخواد فقط این شب رو برای شب های از دست رفتم بیدار بمونم
روحم میخواد با خدا باشه میخواد برگرده به سرچشمه ی ابدیت،به سرچشمه ی زیبایی
اما اسیره ، اسیر تنی که همش میگه من ، من ، من ...
۹۲/۰۵/۰۵