حس ناب خدایی ...

نترس،پرواز کن،آسمان بی انتهاست ... اما بترس از این بی انتهایی،بترس از رها شدن ...

حس ناب خدایی ...

نترس،پرواز کن،آسمان بی انتهاست ... اما بترس از این بی انتهایی،بترس از رها شدن ...

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

کلمات کلیدی

آخرین مطالب

  • ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۱۹:۴۹ کتاب
  • ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۴۹ ترم 4

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

۱۹ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

یه دوستی داشتم اسمش منا بود ...

منا نصراللهی!

یه دختر چادری با لبخند همیشگی و محبت بی دریغش ...

7 سال پیش بود!

برام تو دفتر خاطراتم نوشته بود " میگویند شیشه ها حساس ندارند اما وقتی روی شیشه نوشتم یا حسین آرام گریست "

دلم براش خیلی تنگ شده ، خیلی وقتا دلم هواشو میکنه ....

خدایا من دلم خیلی تنگ میشه

میدونی چه قدر دلم برات تنگ شده ؟!

خدایا میبینی تهی ام از هر چیزی .... فقط تورو دارم !

خدایا کاش همه ی ماه هات ماه رمضون بودن .... تو این ماه من خیلی عوض شدم، لطف تو بود !

خدایا شکرت ... خدایا شکرت ...

خیلی دوستت دارم :)

عشق

گلبرگ
۱۳ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۳۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر

پدرا و مادرا چه قدر خوبــــــن ...

اگه نداشتمشون رو به چخ ( چخ یکم فراتر از فناست ، یعنی فنا که هیچ رو به چخ میرفتم !) میرفتم ! 

چند روزیه حال و روز خوبی ندارم 

دو روز پیش هم که کلا تو خودم نبودم .... ولی از اون حالم فاصله گرفتم نسبتا !

الآنم که مهمونیم و ....

خدایا هر چی تو مصلحت میدونی 

اعتماد به تو آرامش میده ، فکر به رحمتت آرامش میده ، خدایا تو کلا از جنس آرامشی ....

خدایا مارو از آرامشی که با وجود تو حاصل میشه رو محروم نکن!

الهی آمین ....

الهی .... نگاهی!


مادر



خدا

گلبرگ
۱۲ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۵۶ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

علی یعنی سکوتی عاشقانه

نگاهای عمیق و عارفانه

سکوتش کوله بار غصه ها بود

نگاهش شعله خشم خدا بود

علی اُسطوره معراج می شد

دلش از عشق حق ، آماج می شد

علی یعنی جهان را خواب کردن

به اقیانوس غم ، گرداب کردن

علی یعنی نیایش در سحرگاه

برای خالق از خلق آگاه

علی اعلی ترین نام زمین است


کلید حوض کوثر ، در همین است


علی یعنی ...

گلبرگ
۱۰ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۳۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

چه قدر خوب میشه با نوشته های خودت از راه کجی که داری میری برگردی ....

امروز یه کار خیلی خیلی بد کردم :(

خدا جونم ببخشید :(

خیلی شرمندتم .... منو ببخش و بهم کمک کن هیچ وقت سمت گناه نرم!

آرامش

گلبرگ
۰۸ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۲۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

دیشب که داشتیم برمیگشتیم شب بود ...

تو جاده بودیم و آسمون پر از ستاره!

هیچ وقت نوری رو که باعث میشه نتونم این ستاره هارو ببینم دوست نداشتم!

یادم افتاد بچه که بودم ،جواب همه ی سوالامو میدونستم .....

نمیدونم چرا همه چی یادم رفته ...

همیشه با دیدنشون میرم تو فکر، دلم میخواد برم اون بالا با اونا زندگی کنم

همیشه با هم اند و نور میدن و پر هستن از سکوت ...

سکوتی که پر از وجوده!

هر لحظه دلتنگ تر از پیش ، هر لحظه عاشقتر از پیش،هرلحظه دقیق تر از پیش،هرلحظه عالم تر از پیش و هر لحظه مارا آگاه تر از پی به وجود خود کن ....

ای خالق هستی !

خدایا!

خودت گفتی " اگه بنده هام بدونم چه قدر مشتاق برگشتشون به سمت خودم هستم از همه چی رو برمیگردوندن"

خدایا!

خیلی دوست دارم خیلی دوست دارم ... حتی از ستاره ها خیلی خیلی بیشتر !

خدایا من عاشق این لبخندت هم هستم ...

سمت خدا

گلبرگ
۰۷ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۳۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

باز هم یاد مرگ!

باز هم یاد ماه و ستاره ها!

باز هم یاد عظمتی انکار ناپذیر!

کمی که فاصله میگیریم از این دنیا و آدماش میفهمیم که چه چیزایی هست!

از بالا به خودم نگاه میکنم و میبینم چه قدر کوچیکم!

از بالا که به زمین نگاه میکنم میبینم چه قدر کوچیکه!

از بیرون که به دنیا نگاه کنی خیلی کوچیک میبینیش!

اما ...

از بالا نگاه کردن یه حسنی که داره اینه که آرامش رو بهت القا میکنه!

گلبرگ
۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۵:۳۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

فردا ساعت 10.5 امتحان دارم از مبحث جزء صحیح خودشم امتحان آقای سلامی!!!

نمودارارو هم اصلا بلد نیستم

خدایا خودت به دادم برس!

یکمم خسته شدم

زیاد نه ها فقط یه کوچولو!

گلبرگ
۰۵ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۳۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

گفتش :

" حس میکردم از دنیا بریدم،حس میکردم از همه چی از عالم و آدم زده شدم، حس میکردم جسممو نمیخوام ....

ولی حس من حس آرزوی مرگ نبود .... حس میکردم تو اون لحظه جسمم میخواد که توبه کنم! "

چه قدر جمله ی قشنگی گفت ...

هنوز تو کفشم، امشب جسم من هم نا آرومه میخواد استغفار کنم ،میخواد فقط این شب رو برای شب های از دست رفتم بیدار بمونم

روحم میخواد با خدا باشه میخواد برگرده به سرچشمه ی ابدیت،به سرچشمه ی زیبایی

اما اسیره ، اسیر تنی که همش میگه من ، من ، من ...

گلبرگ
۰۵ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۵۳ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

امروز ... اولین روز نوشتن این وبلاگه!

این وبلاگ هم برای "او" ست!

تمام زندگی من فدای تو و اهل بیت مطهرت!

خدایا کاری کن که در راه تو قدم برداریم،بعد اینکه در راه تو قدم برداشتیم ثابت قدم و استوار باشیم ، اگر توانستیم قدم هایمان را ثبوت بخشیم بر اعمالمان خالص باشد برای "تو" .

خدایا زندگی مارا سرشاز از وجود سبزت کن!


وقتی خدا مشکلات تورو حل میکنه، تو به توانایی های او ایمان داری ...

وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمیکنه، اون به توانایی های تو ایمان داره ...


آرامش!!!
محصول تفکر نیست!
آرامش هنر نیندیشیدن به انبوه مسائلیست که ارزش فکر کردن ندارند.


امروز معلم دینیمون گفت: میدونین کی خدا درون ما پیدا میشه ؟!

وقتی که یه آدم درمونده باشه از همه جا و از همه کس و همه چیز بریده باشه!

خانوم عمادی! خیلی دوستون دارم به اندازه ی آرامش حرفاتون!

خدا حفظتون کنه، و بهترین های قیامت نصیبتون بشه!

همیشه خدا رو داشته باشین ....

کاش همه ی استادا مثل شما بودن و مثل شما هم فکر میکردن!

گلبرگ
۰۵ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۴۶ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ نظر